چهارشنبه، بهمن ۱۱، ۱۳۸۵

تلاطم


نفس نفس تلاطم زندگی را فرو میدهم

بازدمی اتفاق نمیافتد

تلاطم میکشدم

۲ نظر:

ناشناس گفت...

این درختا بدون بازدمت می میرن. هواشونو داشته باش رفیق

ناشناس گفت...

خون میخورد ز تنگی جا حرف آشنا
از بس دلم ز معنی بیگانه پر شده است