جمعه با پسرم ، علی ، رفتیم باغ وحش
دیدنی بود برام
طاووس سالهای متمادیست که به خودنمایی مشغول است و همچنان "پای زشتش هویدا
میمونها (نیای انسان را میگویم)چشم به ملاقات کنندگانشان دوخته اند از پشت میله ها
و
شیر و کفتار ، هر دو در قفس
بخود گفتم
چه مدل کاملی از دنیا !؟
و سوالی رخ داد
که چرا در باغ وحش قفس مورچه نیست؟
عکس :علی سراج ، 4/12/85 ، باغ وحش تهران
۳ نظر:
باید زندگی کرد. قبوله تو دنیا کفتار هم هست کم هم نیست و زیباییها این قدر زیادند که میشه از زشتی ها صرف نظر کرد. زندگی آتشگهی دیرنده پابرجاست گر بیفروزیش رقص شعله اش در هر کران پیداست ورنه خاموش است و خاموشی گناه ماست
ای بابا! باغ وحش فکسنی ما کلی حیوون کم داره، تو گیر دادی به مورچه؟
یکی از دغدغه های بی پاسخ مادرانه ی من تو مدتیه اینه که نمی دونم صدای زرافه چیه. این دوستای کوچولوم هم که انتظار دارن من دانای کلشون باشم، وقتی تو کتاب حیووناشون به عکس زرافه می رسن، انتظار دارن بگم زرافه می گه ....
اما من با شرمندگی از اون صفحه می گذرم.
حالا این یکیش بود که گفتم، بخوام بشمرم، هزارتا بیشتر می شه کم و کسری های باغ وحش تهرون.
بعد هم فقط مورچه نیست که تو باغ وحش نگهش نمی دارن.
طفلک حشره ها رو که بلای بدتری سرشون میارن. بیچاره ها رو خشک می کنن و می چسبونن رو یه صفحه. این خیلی بده
البت! شاید یه جایی تو دنیا باشه که واسه حشرات هم باغ درست کنن.
متاسفانه نميدونم چرا ارسال نميشه
ارسال یک نظر